نتایج جستجوی عبارت «غلامرضا امینی روستای معدنویه داراب روستای آبنارک رودخور مدرسه ارشاد فسا 6/12/1365 پادگان آموزشی امام سجاد(ع) اقلید لشکر 19 فجر شلمچه کربلای 8 18/1/1366 روستای چاه‌علی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید فرامرز علیمردانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید فرامرز علیمردانی »
به شوق وصال یار مجنون صفت در پی‌ لیلی دوان بود و از سرزنش‌های خار مغیلان رنجشی نداشت. فرامرز 1345/4/7 در روستای قلعه بهمن نی‌ریز، میان خانواده‌ای مؤمن و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستا و در کنار خانواده سپری کرد. مشکلات زندگی اورا از کسب دانش و علوم طبیعی محروم ساخت. برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل دامداری روی آورد و چند ماهی را هم در یکی از معادن...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید هادی دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد هادي دميري »
هادی آلاله‌ای بود از باغ سرخ شهادت که سال ۱۳۳۴ در مروشکان سرچهان سرود زندگی را در دنیای خاکی زمزمه کرد. دوره ابتدایی را در دبستان چاه سرخ نی‌ریز گذراند. از هادی جز خاطرات نیک در میان دوستان و اطرافیان چیز دیگر در میان نیست. خوش‌رویی و حسن خُلق او زبانزد همگان بوده و هست. در جریان جنگ تحمیلی چندین بار به جبهه اعزام شد و در جبهه‌های مختلفی به مبارزه با دشمن پرداخت. پسردائی هادی می‌گوید: دریکی...
بیاد شهیدان جعفر سجادیان و علی اصغر سرافراز و غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
سینه‌ها آتش فشان درماتم سجادیان یاد مردان خدا دل را کند آتش فشان هر‌دلی درسوگشان‌باشدغمین‌درهر زمان هم سرافراز دلاور هم جوان کاتوزیان نام پاک‌این‌شهیدان‌درجهان‌شد جاودان‌‌ زار می‌نالد دل‌ یـــاران‌ به‌ یاد‌ پـاکشان سینه ها آتش فشان درماتم سجادیان بود الحق جعفر سجادیان پاک وامین بر چنین مرد خدا بــادا هــزاران آفرین هم شجاع و مؤمن و هم پیرودین مبین صددرودازمابه‌افرادی‌بدین‌سان‌پاک جان سینه ها آتش فشان درماتم سجادیان تابع امر خداوند کریم ذوالجلال بود مداح پیــمبر با صــفا و بـــا کمال پیرو صدیق...
شهدا سال 64 -نامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین کنده می‌شود و به سوی دشمن نشانه می‌رود. چه زیباست لحظه‌ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می‌گیریم. چه شیرین است هنگامی که در خون خود می‌غلطیم و با شهد شیرین شهادت سیراب می‌شویم. شهادت مانند مادری است که تنها فرزندش را در آغوش می‌کشد. شهادت حد نهایی تکامل انسان است. خدایا! ما به سوی شهادت می‌رویم و به سوی تو پرواز می‌کنیم، ای خدا! ترا به خون شهیدان...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسین علیخانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسين عليخاني »
گل وجود حسین در میان خانواده‌ای شکفت که وجود خدا را در سکوت صحراها و در دامنه کوههای سر به فلک کشیده احساس کرده و جانشان مملو از ایمان به خدای بزرگ و اهل‌بیت(ع) لبریز بود. حسین در تاریخ 11/5/ 1342 در جمع عشایر علیخانی ـ طایفه عرب غنی ـ دیده به جهان گشود و دوران کودکی را همواره در کنار پدر و مادر به آشنایی با محیط اطراف خود سپری نمود. در سال 1349 در روستای اسلام...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد قاسم میرزاپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مردان خدا پرده پندار دریدند                                                             یعنی همه‌جا غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند همان دست گرفتند                                                             هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند محمد، از قبیله مردان خداست که سال ۱۳۴۱ غنچه وجودش در روستای مشکان، میان خانواده‌ای مذهبی شکفته شد و دوران طفولیت را به‌سرعت پشت سر گذاشت. دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت به تحصیل پرداخت ولی به علت فقر مالی خانواده از ادامه تحصیل بازماند. سپس با کمک پدر و دیگر برادرانش به...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
نیروهای اعزامی از شهرستان نی‌ریز به استعداد یک گروهان در این عملیات حضور داشتند‌. این نیروها جمعی گردان 9040 از تیپ 33 المهدی‌(عج) بودند که سردار ماهوتی معاونت گردان وسردار شهید حسن عیدی نیز فرماندهی یکی از گروهانها را عهده‌دار بودند‌. شرح این عملیات را از زبان آقای غلامرضا نصرتی که در این عملیات حضور داشته است بخوانید‌: عصر یکی از روزهای بهار 1362 عازم منطقه عملیاتی شدیم‌. شب عملیات در منطقه پاسگاه شرهانی، وارد کانال عریض و بزرگی...
زندگینامه جانباز احمد ایثاری زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد ایثاری زاده (نارنجی) فرزند اکبر در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه از توابع شهرستان نی‌ریز متولد گردید. دوران طفولیت خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خویش و در روستای با صفای مشکان سپری نمود. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان شهید دکتر حسن آیت‌ و به خاطر پاره‌ای مشکلات مجبور به ترک تحصیل شد. در تاریخ 16 تیرماه سال 1365 از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. با...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آفتاب ۱۳۴۵/۴/۱ طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاه‌سرخ نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین آغاز کرد. دست‌های مهربان مادر نوازشگر او گردید و کم‌کم در بین کودکان سری ازسرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش‌سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید کرامت الله موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید کرامت الله موسوی »
وقتی بهار لباس کوچ به تن می‌کند، لاجرم پرستوهای مهاجر نیز از ماندن سرباز می‌زنند و بدنبال بهار کوچ را انتخاب می‌کنند. سیدکرامت‌الله موسوی یکی از همان پرستوهای مهاجری است که درشهریور ماه سال 1339 درخانواده‌ای مذهبی، متدین وعشایری در اطراف شهرستان داراب بدنیا آمد. زندگی خاص عشایری وی و خانواده‌اش را برآن داشته بود که طعم شیرین زندگی را در کوچیدن از نقطه‌ای به نقطه دیگر بچشند. در شش سالگی کرامت‌الله بود که ضرورت تحصیل فرزندان باعث...